ایا خواستگاری دختران از پسران صحیح است؟؟

چند صباحی است که مبحثی مهم و چالشی جدید در بعضی از محافل و امور مرتبط با مسایل ازدواج و خانواده و فرهنگ سازی ان در جامعه.مثل بعضی از متد های روانشناسی و کلاس های اموزشی و رفتاری و غیره باب شده که ایا واقعا میتوان و درست است دختری از پسر مورد علاقه که شناخت کافی از ان پیدا کرده خواستگاری کند؟! ایا این فرهنگ در جامعه صحیح است؟ و یا چه تبعاتی دارد؟...شاید بازگو کردن بعضی از امار و ارقام صحیح نباشد ولی وقتی از نگاه تخصصی به این موضوع پرداخته و نگاه شود شاهد سونامی وحشتناکی در اینده نزدیک در جامعه خواهیم بود ! مگر اینکه حتی به درست یا غلط بعضی از فرهنگهای سنتی و قدیم را کمی تغییر دهیم.!در جامعه امروزی ما با توجه به روند پیشرفت تکنولوژی و وسایل ارتباطی از قبیل ..ماهواره و اینترنت و غیره.متاسفانه سن بلوغ و احساس ازدواج در دختران به 14 سال و پسران به 17 کاهش پیدا کرده !!! و در ان طرف شاهد عدم ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج برای دختران به 27 و پسران به بالای 35 سال هستیم ( البته اگر ازدواجی صورت گیرد ) !! و باز متاسفانه در سینوس های اماری نشان از عدم تمایل ازدواج در هر دو جنس را شاهد هستیم.!...پس این وسط تکلیف تفاوت بلوغ ازدواج و عدم ازدواج چه میشودو چه اتفاقاتی در بین این سالها رخ میدهد؟؟ فکر نکنم لازم به باز کردن بیشتر موضوع باشد چون همگی شما دارید توی این جامعه زندگی میکنید.!!
پس چاره کار چیست؟؟ باهم به گوشه ای از این مبحث جدید که چند صباحی است در معرض ازمون و خطا قرار گرفته و مخالفان و موافقان خود را دارذ توجه کنید...
میدانم که رسم نیست دختر از پسر خواستگاری کند اما من میخواهم پسرتان را برای دخترم خواستگاری کنم! من پسرتان را دوست دارم و میدانم که دخترم را خوشبخت میکند. دخترم 20 سالش است و دانشجوی حسابداریه... میدونم چقدر پسرتو دوست داری اما من هم دخترم رو دوست دارم و نمیخواهم هر کسی دامادم بشه. خود مریم هم راضیه... اصلا کی بهتر از پسر شما... الان هم نمیخواهد جواب بدی... برو با پسرت صحبت کن شاید اون هم از مریم خوشش اومد...
این جملات را رگباری گفت و رفت. با خودم گفتم: "مردم چقدر پررو شدند! برای دخترش شوهر پیدا نمیکنه اومده سراغ پسر من..."
اما وقتی امین از موضوع با خبر شد، چشمانش برقی زد. واقعا غافلگیرم کرد؛ فکر نمیکردم پسرم از این موضوع استقبال کند. حتی شوهرم هم بدش نیامد! وقتی به آنها گفتم:" مگر میشود دختر از پسر خواستگاری کند؟ یعنی شما به عنوان یک مرد از این موضوع بدتان نیامد؟ آیا خواستگاری دختر از پسر نشانه بیحیایی او نیست؟ آیا همین دختر که توانسته از پسری خواستگاری کند فردا دنبال پسر دیگری نمیرود؟..." واقعا نمیدانستم دیگر چه چیزهای دیگری بگویم اما پسرم در پاسخ همین چند جمله گفت: "مادر من، خانواده دختری که به من علاقه دارد همه رسم و رسومات و حتی آبروی خود را برای به دست آوردن من کنار گذاشتهاند و من حس بدی ندارم. اتفاقا این نشانه علاقه است تا بیحیایی. آنها میدانند که ماجرای خواستگاری از پسرتان در فامیل و آشنا میپیچد و همین میتواند ضامن زندگی من و مریم باشد. من به عنوان مرد خیلی خوشحالم که آنها حرف دلشان را زدند و مانند خیلی از خانوادهها با برنامهریزی و کارهای عجیب و غریب و به صورت غیرمستقیم دخترشان را تبلیغ نکردند. آنها راست و حسینی گفتند ما پسرتان را میخواهیم... این یعنی واقعا من را دوست دارند..." برایم جالب بود که شوهرم هم همین اعتقاد را داشت. او هم گفت: " کجای این کار بیحیایی است. مگر خود مریم آمده خواستگاری؟ یا مگر مریم با پررویی توی چشمای شما نگاه کرده و گفته پسرتان را میخواهم؟ خب مادرش این کار را کرده و به نظرم بیحیایی نیست. تازه اگر زن بدذات باشد، مفسد میشود چه ازش خواستگاری کنند چه از کسی خواستگاری کند!" اما من هنوز گیج بودم، گیج گیج!
راهحل برون رفت از بحران افزایش سن ازدواج خواستگاری دختران از پسران است. در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج حدود 15 الی 17 سال شده است و با توجه به تغییرات جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت لزوم باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله باید در جامعه فرهنگسازی شود
حالا یک سال از آن موضوع گذشته است. همه فامیل و آشنا به عروسم حسودی میکنند چون پسرم او را میپرستد! پسرم آن قدر مریم را دوست دارد که هیچکس باورش نمیشود. شوهرم نیز به عروسش علاقه زیادی دارد و هدیههای بسیار گرانی برایش میخرد. من هنوز هم گیج هستم؛ گیج گیج.
خوب یا بد؟
خواستگاری دختران از پسران شدنی است؟ معایب این کار بیشتر است یا محاسن آن؟ چرا پسران میتوانند به راحتی از کسی که علاقه دارند خواستگاری کنند اما دختران نمیتوانند؟ چرا دختری که خواستگار مناسب ندارد باید به پیردختر شدن محکوم شود در حالی که میداند میتواند با ابراز علاقه به پسر مورد علاقهاش با او ازدواج کند؟ اگر ابراز علاقه و خواستگاری دختران از پسران فرهنگسازی شود، خیلی از مشکلات ازدواج کمتر نمیشود؟ آیا سختگیری خانوادههای دختر کمتر نمیشود؟ مهریههای سنگین فراموش نمیشود؟ بریز و بپاشها کمتر نمیشود؟ قرض کردنها و سختی کشیدن برای برگزاری یک مراسم عروسی و تهیه جهیزیه کمتر نمیشود؟ سن ازدواج پایینتر نمیآید؟
به پیشنهاد اساتید متخصصان مربوطه در امور ازدواج و خانواده راهحل برون رفت از بحران افزایش سن ازدواج خواستگاری دختران از پسران است. در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج 15 الی 17 سال شده است و با توجه به تغییرات جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت لزوم باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله باید در جامعه فرهنگسازی شود.
خانواده دختری که به من علاقه دارد همه رسم و رسومات و حتی آبروی خود را برای به دست آوردن من کنار گذاشتهاند و من حس بدی ندارم. اتفاقا این نشانه علاقه است تا بیحیایی. آنها میدانند که ماجرای خواستگاری از پسرتان در فامیل و آشنا میپیچد و همین میتواند ضامن زندگی من و مریم باشد. من به عنوان مرد خیلی خوشحالم که آنها حرف دلشان را زدند و مانند خیلی از خانوادهها با برنامهریزی و کارهای عجیب و غریب و به صورت غیرمستقیم دخترشان را تبلیغ نکردند. آنها راست و حسینی گفتند ما پسرتان را میخواهیم
متخصصان معتقد هستند.. در حال حاضر از موانع ازدواج میتوان به سه عامل اشاره کرد؛ یکی موانع محیطی و عوامل بازدارنده اقتصادی مانند بیکاری، کافی نبودن حقوق یا گرانی مسکن و عامل دوم سنتهای غلط خانوادگی مانند مهریههای غیرمتعارف و هزینههای وحشتناک مراسم ازدواج است که باعث میشود پسر تا پایان عمر در حال پرداخت اقساط یک شب عروسی باشد. عامل سوم به مسائل تربیتی و علل رفتاری برمیگردد که امروزه 70 درصد از جوانان از پذیرفتن مسئولیت و اداره یک خانواده وحشت دارند و زندگیهای مجردی آنان را بد عادت کرده است و در این میان والدین مقصران اصلی هستند. ابهری با بیان اینکه از کودکی باید مسئولیتپذیری را به کودک آموخت، اظهار کرد: مسائل بسیار کوچکی در تربیت کودکان میتواند در مسئولیتپذیری جوانان در آینده موثر باشد. به طور مثال سپردن وظیفه آبیاری و رسیدگی به یک گلدان میتواند در مسئولیتپذیری کودک موثر باشد.
جامعهشناسان با بیان اینکه کمرنگ شدن مهارتهای زندگی و بیتوجهی به ارزشهای فرهنگی و اخلاقی باعث شده است تا بسیاری از جوانان در انتخاب همسر، سلیقه والدین را نپذیرند، می افزایند: به همین منظور تمایل به حضور در سایتهای همسریابی بیشتر شده و افراد در فضای مجازی یا کوچه و خیابان به دنبال همسر هستند و در این راستا تحقیقات نشان داده است که 85 درصد از ازدواجهای خودگزین که بر اساس معیارهای مادی و ظاهری صورت گرفته،((در ظرف کمتر از پنج سال به طلاق منجر شده است)). سایتهای همسریابی به ایجاد رابطه میان دختر و پسرمشغول هستند و هیچ نهاد نظارتی بر آنها نظارت ندارد. باید یک کارگروه تخصصی به بازنگری صلاحیت موسسان و گردانندگان این سایتها بپردازد و در صورت تایید و تصویب، سایتهای مجاز اعلام شوند. در حال حاضر اطلاعات داده شده از سوی جوانان در این سایتها خصوصا پسران معمولا نادرست است. وی با اعتقاد به اینکه به شدت مخالف ازدواج از طریق فضای مجازی است، اظهار میکنند: در فضای مجازی در صحت اطلاعات افراد هیچگونه تضمینی وجود ندارد و اکثر اطلاعات همچون تحصیلات، درآمد و سن به دروغ ثبت میشود.
(دوستان عزیز خوشحال میشویم نظرات و عقاید خود را درمورد درست یا غلط بودن این مبحث بیان کرده و ما را راهنمایی کنید)
سلام و عرض خسته نباشید خدمت مدیر زحمتکش این سایت مدتی است این سایت را دنبال میکنم و به نظرم مطالبش واقعا آموزنده و کاربردی است در خصوص این موضوع به نظرم اگر دو طرف از اکثر لحاظ به هم نزدیک باشند و سعی در شناخت درست هم داشته باشند کار نه تنها بدی نیست بلکه باعث خوشبختی دو طرف هم میشود و پسندیده است اما به شرطی که دو خانواده ظرفیت پذیرش این موضوع را داشته باشند در خصوص سایتهای همسریابی بنده نیز در آنها عضو شدم ولی متاسفانه هنوز فرهنگ آن را نمیدانیم و من حتی یک نفر ایده آل هم پیدا نکردم اما اکنون که سنی از من گذشته و هنوز مجردم گاهی اوقات به اشتباهاتم فکر میکنم که کاش به فردی که به من علاقه داشت مهلت میدادم چون من شیطون بودم و اون موقع ها دنبال فقط دوستی بودم اما خوب که فکر میکنم حتما بودند کس
سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگوار..این باعث افتخار ماست که لایق دانستید و این سایت رو دنبال میکنید.متشکرم..بله فرمایش شما کاملا درست و صحیح است و اکثر اساتید نیز باور دارند در حال حاضر بهترین راه برای برون رفتن از این معضل جا انداختن این باور و البته فراهم کردن بستر مناسب و فرهنگ سازی درست در ابتدای امر است..درود بر شما نازنین..لطفتون عزیزه
سلام به نظرم در جامعه ی ما چون این موضوع هنوز جا نیفتاده الان ناسب نیست و در کل من خودم دخترم برای من هم سخته همچین کاری کنم و به نظرم هرگز هم در جامعه ی ما جا نمی افته و جدا از اینها متاسفانه مرد زندگی نایابه چون حرمتها از بین رفته و در حال حاضر من با این موضوع مخالفم
سلام از ماست ..از اینکه متاسفانه بسیاری از پسران مملک ما راه و چاه را گم کرده اند و به بیراهه میرن شکی نیست..اما نمیشه حکم تام بر کل انها داد.ولی نظر شما درست باید بستر مناسب فراهم شود..متشکرم بانو
همانطور که فرمودید اگر فرهنگ آن وجود داشته باشد بلامانع است ؛ ممنون
درود بر شما .از اینکه نظرتون و فرمودید متشکرم